کار پیداکردن خانم ف. ابوالحسنی

145

سال ۷۸ بود و سال سوم دانشگاه در رشته پلیمر- رنگ بودم. و بسیار نیازمند کار کردن و کسب درآمد.

یک روز در تابلو اعلانات دانشگاه آگهی جذب نیرو دیدم و زنگ زدم آن زمان ها که ایمیل متداول نبود و موبایل هم هنوز همه نداشتند و تنها راه ارتباطی همان تلفن بود. خلاصه رزومه خود را که شامل نام و نام خانوادگی رشته تحصیلی و شماره تماس  و یک سابقه کار چند ماهه که با یک شرکت کوچک کار را برای شرکت فکس کردم و شماره منزل خواهرم را بعنوان شماره تماس نوشتم و منتظر ماندم

خلاصه یک روز به خواهرم زنگ زدم و خواهرزاده ام گفت که از شرکت تماس گرفته اند و به شرکت زنگ زدم و گفتند نه همچین تماسی نبوده است.

یک هفته بعد تماس گرفتند که و برای مصاحبه رفتم تقریبن همه ترم بالایی ها و سال اخری ها رزومه داده بودند و من گفتم که مرا قبول نمی کنند اما من به مدت سه ماه آزمایشی قبول شدم و گفتندکه نمی توانم برای دانشگاه مرخصی بگیرم.

من هم که دربدر دنبال شغل بودم گفتم دانشگاه را می توانم مرخصی تحصیلی بگیرم و یا حذف ترم کنم کار مهم تر است و رفتم سرکار دقیقا اسفند ۷۸ بود که کار را شروع کردم.

اردی بهشت ماه سه ماه من تمام شد و شرکت قرارداد یکساله بست و به من گفت که می توانم مرخصی بگیرم و به کلاسهایم بروم.

کلاسهایم بعضی هایش بعد ازظهر بود و با توجه به ساعت کاری تا سه بعد ازظهر می رفتم اما چند تا درس را یا یکبار رفته بودم یا اصلن نرفته بودم یکی از آنها کارگاه مکانیک بود و همه می گفتند این استاد با هیچکس راه نمی آید و باید حذف کنی.

به کارگاه رفتم و رفتم پیش استاد و شرح ماوقع را گفت درنهایت تعجب قبول کرد و گفت که یک هفته ساعتهای سه به بعد بروم و کارها که جوشکاری با گاز و آرگون و کانال سازی و تراشکاری بود را انجام بدهم.

درس بعدی انتقال حرارت بود که روز امتحان رفتم استادش حاضر غایب نمی کرد گفت تو را ندیدم گفتم استاد گرفتار بودم و آنقدر درسش را خودم خوانده بودم که نمره شانزده گرفتم. (شانزده نمره خوبی بود )

خلاصه اینگونه بود که اولین کارم را پیدا کردم و همیشه خاطره خوبی برایم ماند.

شما هم می توانید تجارب خود را به آدرس ایمیل ما بفرستید تا منتشر شود. هرماه هر نوشته ای که بیشترین بازدید را داشته باشد جایزه تعلق می گیرد.

mag@engineerplus.ir

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید